اوزی، پس از جدا شدن از والدینش زمانی که خانهشان در جنگل نابود میشود، توسط صاحبان مهربان یک پناهگاه حیاتوحش نجات داده میشود. آنها اوزی را در امنیت نگه میدارند و به تدریج به او زبان اشاره را آموزش میدهند. اوزی با ترکیب مهارتهای جدیدش و استعداد طبیعیاش در استفاده از شبکههای اجتماعی، بهسرعت مخاطبان جهانی پیدا میکند. زمانی که او متوجه میشود ممکن است والدینش زنده باشند، تصمیم میگیرد سفری را برای یافتن آنها آغاز کند و در عین حال جهان را از وقایعی که در جنگلهای بارانی رخ میدهد، آگاه کند، پیش از آنکه
شهر مانستروپولیس، وارد دورانی می شود که به تدریج، انرژی مورد نیاز خود را از خنده کودکان تامین کند. در این میان، یکی از فارغ التحصیلان دانشگاه هیولاها به نام تایلر تاسکمون، رویای همکاری با مایک وازوفسکی و جیمز سالیوان را در سر می پروراند و...